Thursday, April 21, 2005

سلام سلامتی مياره....سلام....داشتم راجع به دريا فک می کردم ...ياد ماهی افتادم ...بعد هم ياد ماهی گير....ياد چند صد کيلومتر اون ور تر .....من از دريا بدم مياد...تو چی ماهی گير؟!!!........ماهی........

می چرخه.....گردابه؟!! ....يا ....طوفان؟!!....پرواز می کنم يا شنا؟؟!.....پره های قايق موتوريه....آره....سلام.....سلام سلامتی مياره....ماهی غذای سلامتی....

به طرف دريا.....ماهی غذای سلامتی.....کدوم؟!....ماهی؟!.....آره بدجوری.....اونم شب ۱۴ ....به اين زودی گذشت؟!!!.....می گم سلام....بلکی سلامتی بياره......همونی که ژاپنی ها ...آره....کدوم؟!!!.....همون که سلامتی مياره.....برا ژاپنی ها ....واسه ما....همون سلام بسه....کممون بود اسلامم ميذاريم روش....خدا بزرگه....ولی ...به من چی می رسه از ين بزرگيش...می ترسی؟!!....خب بترس....همون قد که بخوای....آره....شايد....می گفتن ژاپنيا با اراده ن!....

سلام....می چرخه....موتور قايق.....يه قايق ديگه هم هست.....اما موتور نه....خدا بزرگه...سلام.....موتور هست.......ماهی نيست.....خدا هست....سلام خدا چه طوری؟!!!....سلامتی؟ <ماهی>من که خوبم ....دارم ميام اونجا......ببين تورمم پره پر سلامتی....سلام....

چند سالش بود ؟!!!....شايد۱۵ ...شايد۱۴ ....تو دريا که آدم پير نمی شه....می ميره.....مث يه نقطه ی قرمز مث يه ضبدر قرمز....مث يه ماهی قرمز.....

سلام....ديدی سلام سلامتی مياره...بهار گل و شکوفه.....خاک اينجا ...شوره.....شکوفه ها شوره ....زدن......سلام شکوفه....سلام خدا....سلام بچه....غذای ماهی شدی به سلامتی؟!!!

¤ نوشته شده در ساعت 3:47 توسط سارا

شنبه، 10 مرداد، 1383

No comments: