Sunday, May 08, 2005

روز مزخرفی بود ، خواندن 60 صفحه از کتابی مزخرف کار سختی نيست... من آدم تنبلی هستم من کارهای سخت انجام نمی دهم امروز هم تمرين ويولن از قلم افتاد شايد هم قلم از تمرين ويولن . ماری اينجاست روی تخت خوابيده شبيه مرده های کارتون های کودکی- ببينم توکارتون هم مگه کسی ميميره؟ - موهايش رها روی ملحفه ی گلدار همرنگ بلوزش رنگی که کودکی ها فکر ميکردم فيروزه اي نيست بعد ها معلوم شد که هست! من اينجا بی تابی ميکنم ، بی تايی ميکنم آهنگ هايی گوش ميکنم که نبايد ، "شکلات يادت نره!" ماری اينجاست ، خوابيده مثل مرده دختر زيبايی ست ، مامان که برای شام صدايمان کرد گفتم تو برو من نميخورم فقط بر که ميگردی هيچی نگو با من حرف نزن! بد نگاهم کرد گفتم ميخوام کتاب بخونم دست هايش را گرفتم و گفتم ببخشيد ولی نميخوام مودم عوض شه! با خودم گفتم تو خيلی خوبی هر مودی رو ميتونی عوض کنی! ولی در واقع با او بودم هنوز هم بد نگاه ميکرد گفتم جدّی ميگم خيلی باهات حال ميکنم خيلی, هواسم نبود که جمله قبل را نشنيده هواسم نبود که جمله قبل را سانسور کرده بودم به سقف نگاه کرد گفت بريم زير چارچوب در رفتيم گفت حالا ادامه بده خنده ام گرفت خنديديم تکرار کردم جدّی ميگم باور کن گفت اينجا امنه! خنديدم دست هايش را رها کردم که برود شام بخورد من نشستم پشت ميز او رفت شام بخورد من بی تابی کردم بی تايی کردم جدّی گفته بودم دوستش داشتم سرم را کردم توی کتاب

-----------------------------------------
چند ساعت قبل تر

با ماری داريم چايی ميخوريم چه شب نوستالژيکی ست امشب شکلات نارگيلی روی ميز است چشم هايم ميسوزد سرم درد ميکند شايد خسته ام حرف ميزنيم از دانشگاه حرف ميزند از پروژه از تنهايی ولی شوخی ميکند ياد کودکی ها می افتم ، پرت ميشوم پايين چه وسوسه اي دارد من چای را سرد می کنم يعنی نميخورم تا سرد شود ميگويم ميدونی دمای چايی من موقع خوردن هميشه از همه پايين تره! چشم هايم هنوز ميسوزد چه وسوسه اي دارد چه لذّتی دارد پرت شدن پايين افتادن از 22 طبقه سرت قبل ازين که درد کند ميترکد چشم هايم ميسوزد حرف ميزنيم ماری اينجاست که با هم حرف بزنيم سرم درد ميکند شايد خيلی خسته تر از خودم هستم به اندازه تمام رأس های مؤلفه ی همبندی خودم خسته ام ....ميشود چقدر خستگی ؟

--------------------------------------
بروم بخوابم ، شب خوش

2 comments:

Anonymous said...

che royaaaei

Anonymous said...

che royaaaei