تو دیگر شبیه نقش شدی (بس که بازی کردی)
من دیگر شبیه بد شده ام (بس که فرار کردم)
خسته ام
این سال نو هم چیزی از چیزی ندارد
من دیگر شبیه بد شده ام (بس که فرار کردم)
خسته ام
این سال نو هم چیزی از چیزی ندارد
Ich sag nein , genug ist genug , und ab hier geh ich allein!
Posted by ME @ 5:37 PM
Labels: delirium, journalier, kontur, Solitär
No comments:
Post a Comment